سیدتی رقیه

ساخت وبلاگ

کنج ویرانه بیا تا اثرم مانده کمی
تابسوزد زغم تو جگرم مانده کمی

آمدی آخر سر با سر و گفتم به همه
باز هم شکر خدا از پدرم مانده کمی

همه جا دردسر عمه شدم میدانم
تاولم خوب شده دردسرم مانده کمی

تاکنم تر لب خشکیده و خونی تورا
جان من اشک دوچشمان ترم مانده کمی

حاضرم پر بزنم باتو بیایم بابا
له شده سوخته هرچند پرم مانده کمی

فاطمه فاطمه شد قد خمم را دیدی؟
ارث زهراست به روی کمرم مانده کمی

شاعر:محمد داوری

نگاه حسین...
ما را در سایت نگاه حسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niloofarnilii بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 22:52